بدنام ترین مرد شهر به من پیشنهاد کار می دهد. مانند همسر مرده او عمل کنید. آدریان ولکوف از آن دسته افرادی نیست که جواب نه را قبول کند. با مشت آهنین فرمان می دهد و تمام دستوراتش برآورده می شود. وقتی او با پیشنهاد به من مراجعه می کند، دو راه دارم. به زندان بروم یا خودم را زیر خشم او قرار دهم. من انتخاب می کنم که سقفی بالای سرم داشته باشم. چه چیزی در بازیگری سخت است، درست است؟ اشتباه. لحظه ای که من به جای همسرش می روم، همه چیز از کنترل خارج می شود. تنها راه زنده ماندن من از طریق آدریان است. یا آن؟
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.