این داستان یکی از آن روزهاست – روزی که آنقدر بد است که به سختی میتوانی از رختخواب بلند شوی، وقتی سختی بیرون آمدن از خانه است، و وقتی این کار را میکنی، آرزو میکنی که ای کاش بیرون نمیرفتی. اما حتی بدترین روزها هم می توانند شما را شگفت زده کنند. هنگامی که یک روح غمگین، تنها در یک مهمانی شلوغ، یک روح غمگین دیگر را در سراسر اتاق جاسوسی می کند، آنها تصمیم می گیرند با هم آنجا را ترک کنند. اتفاقی که بعد می افتد همه چیز را تغییر می دهد. زیرا آن شب آنها باشگاه The Sad Ghost را راه اندازی می کنند – یک انجمن مخفی برای افراد مضطرب و تنها، یک باشگاه برای افرادی که فکر می کنند به آنها تعلق ندارند.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.