کتاب حاجی مراد
خرید کتاب حاجی مراد ، موضوع داستان با عقايد و ايمان تولستوي Tolstoy مغايرت دارد. او مسالمت، گذشت و عطوفت را حلال مشکلات جوامع آدمي ميدانست. باورش اين بود که خشونت و خونريزي، در هر شرايطي که باشد، گرهي را نخواهد گشود. با خونريزي و کشتن به هر نام و عنوان، مجازات، قصاص، شهادت، حفظ نظم و قانون يا انتقام، مخالف بود. داستان اين رمان درباره زيبايي، عظمت، جذبه و ابهت شهادت است. ميتوان گفت تولست Tolstoy وي که نگارندهاي به شدت يکتاپرست بود، بر حسب اتفاق گذرش به بتخانهاي ميافتد و در آنجا با صنمي روبرو ميشود که استادي و مهارت بينظيرش در صورتگري نميگذارد که او از زيبايي صورت صنم در گذرد: داستان را نوشت، صورت را آفريد اما اجازه نداد آن را نشر کنند يا در نمايشگاه آثار او عرضه کنند. نويسنده در اين اثر، خونريزي و جنگ را نکوهش ميکند و داستان زندگي مردي را روايت ميکند که افکار خودش را تحت تاثير قرار داد. اين رمان در بين سالهاي 1896 تا 1904 نوشته شد و دو سال بعد از مرگ نويسنده، يعني سال 1912 به چاپ رسيد. اين رمان آخرين اثر تولستوي Tolstoy است و قهرمان داستانش حاجي مراد Hadji Murat نام دارد؛ شخصيتي حقيقي که Tolstoy با او در ارتش تزار آشنا ميشود و زندگي او را با تکيه بر تفاوت ميان شرق و غرب ثبت ميکند. حاجي مراد Hadji Murat شخصيت سياسي و اجتماعي مطرحي در زمانه خويش بود و به نظر ميرسد نويسنده نخستين بار با داستان زندگي او در هنگام خدمت در ارتش آشنا شده باشد. علاوه بر موضوعي چون پايداري، که محور داستان بر آن شکل گرفته، Tolstoy در اين اثر به تقديرگرايي انسانها ميپردازد؛ موضوعي که در بسياري ديگر از آثار وي، چون «جنگ و صلح» War and Peace هم ديده شده است.
خرید کتاب حاجی مراد
The subject of the story contradicts Tolstoy’s beliefs. He considered peace, forgiveness and compassion to be the solution to the problems of human societies. He believed that violence and bloodshed would not untie the knot under any circumstances. He was opposed to bloodshed and killing under any name, punishment, retribution, martyrdom, law enforcement or revenge. The story of this novel is about the beauty, grandeur, charm and grandeur of martyrdom. It can be said that his Tolstoy Tolstoy, who was a very monotheistic writer, happens to fall into idols and there he encounters a frog who does not leave his unparalleled mastery and skill in portraiture. But he did not allow it to be published or exhibited. In this work, the author condemns bloodshed and war and tells the life story of a man who influenced his own thoughts. The novel was written between 1896 and 1904 and was published two years after the author’s death, in 1912. This novel is the last work of Tolstoy and its protagonist is named Hajji Murad Hadji Murat; A real character that Tolstoy meets in the Tsarist army and records his life based on the difference between East and West. Hajji Murad Hadji Murat was a prominent political and social figure of his time, and it seems that the author first became acquainted with the story of his life while serving in the army. In addition to issues such as sustainability, on which the story revolves, Tolstoy deals with the destiny of human beings in this work; A theme that has been seen in many of his other works, such as “War and Peace”.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.