Camdaki Kız

آتش دردهای دوران کودکی به راحتی خاموش نمی شود، به راحتی فراموش نمی شود و ما ردپای آنها را در طول زندگی با خود حمل می کنیم.
عشق می سوزد
جدایی سوزان است
فریب خوردن همیشه آزار دهنده است.
ما با افرادی آشنا می شویم که باعث می شوند درد کودکی را دوباره زنده کنیم و عاشق او می شویم نه شخص دیگری. زندگی باعث می شود آن را با دستان خود پیدا کنیم.
سرنوشت ما در واقع در خانه هایی که در آن به دنیا آمده ایم نوشته شده است. باز هم در آن خانه ها مجروح می شویم، با آن زخم ها رشد می کنیم و در نهایت به جایی می رویم که آن زخم ها ما را می برند. با این حال، شادی همیشه در این مسیر نیست.
“در این کتاب، مثل همیشه، یک داستان واقعی زندگی را برای شما تعریف می کنم. این داستان عاشقانه دختری در شیشه و پسری زاغه نشین است که همیشه در تجمل زندگی می کرده است اما سرنوشتش از ابتدا بد نوشته شده است.”