کارولین گرانت با دریافت یک هدیه غیرمنتظره در تلاش است تا پایان ازدواج خود را بپذیرد.

لتی، عمه بزرگ محبوبش، آلبومی از طراحی، سه کلید و آخرین زمزمه را به او وصیت کرد…

“ونیز”. حالا کارولین باید برود و خاکستر جولیت «لتی» براونینگ را در شهری

که عمه بزرگش دوست داشت بپاشد و اسرار بیش از شصت سال پنهان شده را کشف کند.

سال 1938 بود که ژولیت براونینگ، معلم هنر فروتن، وارد ونیز رمانتیک شد.

مکانی منحصر به فرد برای بار تاریخی، هنر و زیبایی، و برای ژولیت همچنین به معنای خاطرات شدید است،

و مهمتر از همه امکان دیدن دوباره مردی که عاشق اوست:

لئوناردو دی روسی، وارث یک ونیزی بسیار ثروتمند و نجیب. خانواده،

و بنابراین به خاطر سرنوشت خود مجبور به تحقق رویای عشق با ژولیت شده است.

اما سرنوشت نامطلوب اغلب نمی تواند در برابر قدرت احساسات کاری انجام دهد.

نه حتی زمانی که خطر جنگ به ونیز می رسد و خشونت تاریخ آنها را مجبور می کند

تا رازی را به گور ببرند که برای همیشه آنها را به قیمت جانشان در بند می کند.

پس از بیش از نیم قرن، سرانجام کارولین می تواند پاسخ مناسب را برای کلیدهای

مرموز عمه بزرگش بیابد و سفری را برای کشف خود آغاز کند که شادی جدیدی به او خواهد داد.