Calla Tuoleimi has succeeded in the impossible. Despite the odds, she has won San-Er’s bloody games and eliminated King Kasa, her tyrant uncle and the former ruler of Talin. She now serves as royal advisor to Kasa’s adopted son, August Shenzhi, who has risen to the throne.

Only Calla knows it isn’t really August.

Anton Makusa is still furious about Calla’s betrayal in the final round of the games. In an impossible feat, he took over August’s body to survive and has no intention of giving up this newfound power. But when his first love, the beautiful, explosive Otta Avia, awakens from a yearslong coma and reveals a secret that threatens the monarchy’s authority over Talin, chaos erupts.

As tensions come to a boiling point, Calla and Anton must set their conflicts aside and head to the kingdom’s far reaches to prevent anarchy…even if their empire might be better off burning.

کالا توئولیمی در غیرممکن موفق شده است. با وجود تمام احتمالات، او در بازی‌های خونین سن-ار پیروز شده و شاه کاسا، عموی مستبد خود و حاکم سابق تالین را از میدان به در کرده است. او اکنون به عنوان مشاور سلطنتی پسرخوانده کاسا، آگوست شنژی، که به تخت سلطنت رسیده است، خدمت می‌کند.

فقط کالا می‌داند که واقعاً آگوست نیست.

آنتون ماکوسا هنوز از خیانت کالا در دور آخر بازی‌ها خشمگین است. او در یک شاهکار غیرممکن، بدن آگوست را برای زنده ماندن تصاحب کرد و قصد ندارد این قدرت تازه یافته را از دست بدهد. اما وقتی عشق اول او، اوتا آویا زیبا و پرانرژی، از کما چند ساله بیدار می‌شود و رازی را فاش می‌کند که اقتدار سلطنت بر تالین را تهدید می‌کند، هرج و مرج فوران می‌کند.

با رسیدن تنش‌ها به نقطه جوش، کالا و آنتون باید اختلافات خود را کنار بگذارند و به دورترین نقاط پادشاهی بروند تا از هرج و مرج جلوگیری کنند… حتی اگر بهتر باشد امپراتوری آنها در آتش بسوزد.