کتاب Something Like Fate (رمان چیزی شبیه سرنوشت)

For generations, the fortune-telling women in Lo Zhao-Jensen’s family have foreseen The One―the great loves of their lives―before ever meeting them. Except for Lo, who has zero psychic abilities. Just memories of old rom-coms and a lot of poor judgment when it comes to love.

Until now.

When Lo finally has the vision she’s been waiting for, her delighted aunties are convinced she’ll meet The One on her backpacking trip in Italy. Vero amore, here she comes.

Along for the summer is Lo’s best friend and confidant, Teller Owens, her opposite in every way. Upon arrival in Venice, Lo is saved from a runaway trolley by Caleb, a fellow backpacker. It’s a meet-cute so swoony, it has to be fate. But with each destination, Lo’s complicated feelings for Teller are becoming harder to ignore. From the cobblestone streets of Rome to the rocky cliffs of Amalfi, Lo begins to wonder if fate has other plans.

برای نسل‌ها، زنان فالگیر در خانواده لو ژائو جنسن، قبل از ملاقات با آنها، The One – عشق‌های بزرگ زندگی‌شان را پیش‌بینی کرده‌اند. به جز لو که توانایی های روانی صفر دارد. فقط خاطرات رام های قدیمی و قضاوت ضعیف زیادی در مورد عشق.

تا به حال.

وقتی لو سرانجام به چشم اندازی که منتظرش بود می رسد، خاله های خوشحالش متقاعد شده اند که او در سفر کوله پشتی اش در ایتالیا با The One ملاقات خواهد کرد. Vero amore، او می آید.

در کنار تابستان، بهترین دوست و معتمد لو، تلر اونز، مخالف او از هر نظر است. به محض ورود به ونیز، لو توسط کالب، یک همکار کوله گرد، از یک چرخ دستی فراری نجات می یابد. این یک دیدار بامزه است، آنقدر غمگین، که باید سرنوشت باشد. اما با هر مقصدی، نادیده گرفتن احساسات پیچیده لو نسبت به تلر سخت تر می شود. از خیابان های سنگفرش شده رم تا صخره های سنگی آمالفی، لو شروع به این می کند که آیا سرنوشت نقشه های دیگری دارد یا خیر.