اگر جرد فاستر برای هر باری که بنر مورالس قلبش را به تپش انداخت،
یک دلار داشت – قلبی که همه تصور میکنند یخ زده است –
او ثروتمندتر از آنچه که هست میشد. او با این فرض که همیشه «نه» به معنای «به آن فکر میکنم»،
به عنوان یک نماینده ورزشی به موفقیت دست یافته است. و او می داند که بنر در مورد او فکر می کند.
خشم جوشان او؟ روشی که او را در جای خود قرار می دهد؟ پیش بازی.
او فکر می کند که او بازی را برده است، اما آنها تازه شروع کرده اند.
اگر بنر برای هر باری که جرد دلش را شکست، یک دلار داشت، دقیقا یک دلار داشت.
یک شکست حماسی یک شب. پس از جدایی با چنین شرایط بدی،
بنر قصد ندارد به جرد فرصتی دوباره بدهد. او موفق شده است در زمینه ای که توسط مردانی مانند او اداره می شود.
او یاد گرفته است که ضربات را صدا بزند و در صورت لزوم آنها را مسدود کند.
بنابراین او روشی را که او قلبش را به تپش می اندازد نادیده می گیرد. مطمئناً،
به نظر می رسد که او از خصوصی ترین خیالات او حک شده است، اما او می تواند از آن عبور کند.
او یک دلار خود را دارد و جرد او را نخواهد داشت.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.