کتاب Miller’s valley
خرید کتاب دره میلر Miller’s valley ، نويسنده اين کتاب يعني Quindlen داراي پدري ايرلندي و مادري ايتاليايي و خود زاده فيلادلفيا در ايالات متحده است. حرفه اصلي او نويسندگي و روزنامه نگاري است. او همچنين در سال 1992 جايزه Pulitzer را را از آن خود کرده است. اين رمان روايتي است درباره کشمکش ميان مزرعه داران آمريکايي و دولت آمريکا براي کسب زمين به منظور پيشبرد برنامه هاي دولت که از زبان فرزند يکي از خانواده هاي درگير در اين ماجرا روايت ميشود.
داستان شهر کوچکي که دولت به بهانه سيل ميخواهد مردم را از آنجا براند و دره را به فضايي تفريحي تبديل کند. راوي کتاب، دختري به نام ميمي Mimi است که در اين دره با خانواده اش زندگي مي کند، درس مي خواند، عاشق مي شود و رازهايي را در مورد دره و خانواده خودش کشف ميکند که هرگز فکرش را نمي کرده است.
هر چند سال يک بار خوابي ميبينم. در آب سبز فرو ميروم و از بازوانم کمک ميگيرم تا خودم را خيلي پايينتر از سطح آب ببرم و وقتي چشمانم را باز ميکنم سقف انبارها را ميبينم و پرچينهاي قديمي، دودکش و انبار علوفهها را؛ گاهي اوقات احساس ميکنم تامي (Tommy) هم آنجاست، همينطور قوطي بلال و نيمکت پدرم و بعد چمدان کوچک قهوهاي را ميبينم که آهسته شناور است. اما من در جهت مخالف شنا ميکنم، به سمت روشنايي برميگردم، زيرا بايد بالا بيايم تا نفس بکشم. هنوز مجبورم نفس بکشم.
خرید کتاب دره میلر Miller’s valley
The author of this book, Quindlen, has an Irish father and an Italian mother, and was born in Philadelphia in the United States. His main professions are writing and journalism. He also won the Pulitzer Prize in 1992. The novel is about a struggle between American farmers and the US government for land in order to advance government plans, narrated by the son of one of the families involved in the affair.
The story of a small town where the government, under the pretext of floods, wants to drive people out and turn the valley into a recreational area. The narrator of the book is a girl named Mimi Mimi who lives in this valley with her family, studies, falls in love and discovers secrets about the valley and her family that she never thought of.
I dream every few years. I dive into the green water and use my arms to lower myself far below the water, and when I open my eyes I see the roofs of the barns and the old hedges, the chimney and the barn; Sometimes I feel like Tommy is there too, as well as my dad’s ear cans and couch and then I see a small brown suitcase floating slowly. But I swim in the opposite direction, I turn to the light, because I have to go up to breathe. I still have to breathe
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.