درباره کتاب نفرت پیچیده جلد سوم اثر آنا هوانگ
از او متنفر است…تقریبا به همان اندازه که او را می خواهد. جاش چن جذاب، مغرور و سریع در راه تبدیل شدن به یک دکتر فعال ، هرگز با زنی که نتواند آن را مجذوب خود کند ملاقات نکرده است – به جز جولز امبروز پادشاه.
مو قرمز زیبا از زمانی که با هم آشنا شده اند خاری در چشم او بوده است، اما او همچنین افکار او را به گونه ای مصرف می کند که هیچ زنی تا به حال نکرده است. وقتی خصومت آنها در یک شب فراموش نشدنی منفجر می شود، او راه حلی را پیشنهاد می کند که او را یک بار برای همیشه از سیستم خود خارج می کند: دشمنی با مزایا با قوانین ساده.
بدون حسادت
هیچ رشته ای متصل نیست.
و مطلقاً بدون عاشق شدن
ژول آمبروز، دختری برونگرا و جاهطلب است که روی یک چیز تمرکز کرده است: قبولی در آزمون وکالت. آخرین چیزی که او نیاز دارد این است که با دکتری آشنا شود که رنج را در شرایطی غیرقابل تحمل قرار می دهد… مهم نیست که چقدر خوش قیافه است. اما هر چه بیشتر او را می شناسد. بیشتر متوجه می شود در مردی که برای مدت طولانی از او متنفر بوده است، چیزی بیش از آنچه به چشم می خورد وجود دارد.
برادر بهترین دوستش
دشمن او
و تنها نجات او
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.